امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز کــ‗__‗ــه کلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج و ویــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند !

شاید آن روز که سهراب نوشت زندگی اجباری است
دلش از غصه حزین بود و غمین
حال من می گو یم
زندگی یک در و دروازه و دیوار که نیست
که نشد بال زدو پرواز کرد
زندگی اجبار نیست
زندگی بال و پری دارد و مهربان تر از مهتاب است
تو عبور خواهی کرد
از همان پنجره ها
با همان بال و پر پروانه
به همان زیبایی
به همان آسانی
زندگی صندوقچه ی اصرار پرستو ها نیست
زندگی آسان است
بی نهایت باید شد تا آن را یا فت
زندگی ساده تر از امواج است
پس بیا تا بپریم
وتا شبنم آرامش صبح
تا صدای پر مرغان اقاقی بال و پر باز کنیم
تا توانیم که ازاول آغاز کنیم و تا نهایت برویم






برچسبها:

نرسید از شب ِ دلدار سرانجام پیامی
ز لبم جان شد و نامد ز لب ِ یار سلامی
دوش از آفاق شنیدم که لبی بر لب ِمِی زد
مگر این اشک ِدلِ زار نیارزید به جامی
ز چه شیرینی ِ جان در نظرِ یار نگنجد
که لبی جای عسل تر کند از بادهِ خامی
پیش ازآن کاین سروپا خاک شود کاش بیابد
که امیدِ دلِ مشتاق وصال است ، نه کامی
نکِشم جز به ره اش پَر که دگر راه ندانم
پَرِ دانا ننشیند ز غم ِ دانه به دامی
دهم اش شیره ِ جان و نه کمی باز بگیرم
که مگر تا برسانم به دو دل ذرّه دوامی
نفَسی کز دَم ِ یار آنکه بگیرد چه نیازی
به نیاز و به نماز و به نشانی و به نامی
پشتِ هم ضربه زعشق ونه جزازعشق سرودن
خوشتر از گفته ِ آذر نسرایند کلامی






برچسبها:
گناه چشم تو ...یا ...نه! گناه عکاس است
که این چنین به نگاهت دچار و حساس است
و مدتی است که هنگام دیدن چشمت
"اعوذ بالله" او "قل اعوذ بالناس "است
برای رستن او از جهنم و آتش
پل صراط نگاهت ملاک و مقیاس است
تمام اهل زمین را جهنمی کردی
که آیه آیه ی چشمت "یوسوس الناس "است
تمام شهر از ایمان به کفر برگشتند
گناه چشم تو حالا به پای عکاس است؟






برچسبها:
گم کرد شبی راه و مسیرش به من افتاد
ناخواسته در تیر رس راهزن افتاد
در تیر رس من گره انداخت به ابرو
آهسته کمان و سپر از دست من افتاد
بی دغدغه بی هیچ نبردی دلم آرام
در دام دوتا چشم دو شمشیر زن افتاد
می خواستم از او بگریزم دلم اما
این کهنه رکاب از نفس از تاختن افتاد
لرزید دلم مثل همان روز که چشمم
در کشور بیگانه به یک هم وطن افتاد
درگیر خیالات خودم بودم و او گفت:
من فکر کنم چایی تان از دهن افتاد






برچسبها:
قبل از ازدواج :خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج :بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی:سحر خیز شدن
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج :رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی :معتبر شدن
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج :خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی :تقویت معده
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :استراحت مطلق بی جر بحث
بعد از ازدواج :کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی :ورزیده شدن
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :دیدوبازدید از اماکن تفریحی
بعد از ازدواج :سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی :صله رحم
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :آموزش گیتار و سنتور و….
بعد از ازدواج :آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی :همدردی با مرد ها
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :گرفتن پول تو جیبی از پاپا
بعد از ازدواج :دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی :مستقل شدن
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج :ایستادن در صف شیر وگوشت
نتیجه اخلاقی :آموزش ایستادگی
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :تعطیلات رفتن به دیزن و اسکی
بعد از ازدواج :تعطیلات شست وشوی خانه ولباس
نتیجه اخلاقی :پر شدن اوقات فراغت
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج : نوشتن کتاب شعر و رمان
بعد از ازدواج :نوشتن داستان پرنده در قفس
نتیجه اخلاقی :شهرت باد آورده
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :صحبت تلفنی بی محاسبه زمان
بعد از ازدواج :اتهام به پر حرفی حتی برای ۱۰ دقیقه
نتیجه اخلاقی :حفظ عضلات صورت
* * * * ** * * * * * * * ** * * ** * * * * *
قبل از ازدواج :رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج :درحسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی :امنیت کامل






برچسبها:
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و…و من همچون غربت زده ایی در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت






برچسبها:
دوست دارم دستم به اوني كه دوستش دارم برسه ...
بگيرمش و يه عالمه كتكش بزنم ....
يهو وسط كتك زدن _ بزنم زير گريه و بگم :
آخه ديووووونه !!!! دلم واست تنگ ميشه ...
اينقدر ازم دور نباش ....
***یعنی میشه***
بِگـــذار هَرکَسی هَر چِه دوست دارَد بِگـــویَد ...
مُهِم ایـــن اَست کِ تُو دُردانِــــــــــــه مَنی...
وَ اَزتَمامِ خوبی ها بَدی های این دُنیا...
فَقَطُ و فَقَط تُورو میخواهَــــــم...






برچسبها:
.: Weblog Themes By Pichak :.